مجیدرضا افشاریراد، عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی در خصوص اینکه افزایش سرمایهگذاری چه تأثیری بر تولید و درآمد ملی دارد و این روند چگونه میتواند به تثبیت قیمتها و رشد اقتصادی منجر شود به خبرنگار ایبنا گفت: در مباحث اقتصادی آمده است که وقتی سرمایهگذاری افزایش پیدا کند، به دنبال آن تولید و درآمد نیز رشد میکند. اگر این اتفاق بیفتد، سطح قیمتها در اقتصاد کاهش مییابد و همان سیاست تثبیت قیمتی که بانک مرکزی به دنبال اجرای آن است، محقق میشود. تثبیت قیمتها میتواند قدرت رقابتپذیری اقتصاد را افزایش دهد و در نتیجه به افزایش تولید و درآمد ملی منجر شود.
عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی افزود: قطعا این روند میتواند به حل مشکل کسری بودجه دولت و همچنین ثبات اقتصادی کمک کند و باعث شود سیاستگذار پولی قدرت رقابتپذیری خود را ارتقا دهد. در نهایت نیز همه این موارد موجب رشد و شکوفایی اقتصاد خواهد شد.
نقش سرمایهگذاری در رشد اقتصادی و دلایل عدم گرایش به تولید
افشاریراد ضمن ارزیابی نقش سرمایهگذاری در تولید و رشد اقتصادی و اینکه چرا سرمایهها به سمت تولید نمیروند، ادامه داد: بحث سرمایهگذاری برای تولید در ادبیات رشد اقتصادی نیز مطرح است؛ بهطوریکه هرگاه بخواهیم ظرفیت تولید را افزایش دهیم، یکی از روشهای آن استفاده از سرمایهگذاری است. این سرمایهگذاری میتواند به دو شکل داخلی و خارجی در اقتصاد رخ دهد. سرمایهگذاری خارجی نیز به اشکال مختلف میتواند در اقتصاد خود را نشان دهد که همه این مسائل مجموعاً اثر خود را در تولید و رشد اقتصادی میگذارند. بنابراین، سرمایهگذاری در ادبیات کلان اقتصادی یکی از مؤلفههای تأثیرگذار بر رشد اقتصادی است، اما اینکه چرا سرمایه گذاری در تولید صورت نمیگیرد و سرمایهها به سمت بازارهای موازی میروند، پاسخ آن در بحث انتظارات نهفته است.
چالشهای سرمایهگذاری در تولید و تأثیر تحریمها
وی اظهار داشت: مردم انتظار دارند دارایی هایشان بازدهی بیشتری داشته باشد. علاوه بر این، سرمایهگذاری در تولید از نگاه آنها با پیچوخمها، قوانین دستوپاگیر و مسائل گسترده دیگری همراه است. به همین دلیل، فرد ترجیح میدهد در داراییهای مالی سرمایهگذاری کند تا در تولید. همچنین، شدت تحریمها باعث کاهش سرمایهگذاری خارجی میشود و وقتی سرمایهگذاری خارجی کم شود، انتقال تکنولوژی و فناوری تولید نیز با اختلال مواجه میشود و همه اینها بر تولید تأثیر میگذارد. ضمن اینکه هزینههای تولید برای سرمایهگذاری نیز افزایش پیدا میکند و در نتیجه سرمایهگذاری به سمت داراییها و بازارهای غیرمولد میرود؛ همان بازارهایی که بازدهی کوتاهمدت و آنی بیشتری برای سرمایهگذار دارند.
جنگ تعرفهای و تأثیر آن بر تولید و مصرف کننده
این استاد دانشگاه با اشاره به جنگ تعرفهای و تأثیر آن بر تولید و مصرفکننده گفت: در بحث تعرفهها، کشورها در اکثر اوقات به دنبال تلافی هستند. برای مثال، چین به تعرفههای آمریکا واکنش نشان داد و اعلام کرد اگر شما ۱۵ تا ۲۰ درصد تعرفهها را افزایش دهید، من هم ۳۰ درصد افزایش میدهم. اما باید دید که خود این جنگ تعرفهای آیا به دنبال کاهش وابستگی اقتصادی است یا خیر؟
وی ادامه داد: کشوری که سیاست افزایش نرخ تعرفه را اعمال میکند، به دنبال این است که بتواند در بلندمدت به اهداف مطلوبی برسد و به افزایش تولید خود کمک کند. هرچند که افزایش قیمت مضراتی هم برای مصرفکننده دارد، اما وقتی ظرفیت تولید افزایش پیدا کند و کیفیت تولید هم ارتقا یابد، من هم به عنوان مصرفکننده حاضرم قیمت بالاتری را پرداخت کنم و کالای کیفیتری را بخرم.
تأثیر تنشهای بینالمللی بر اقتصاد ایران
افشاریراد در واکنش به اینکه تنشها و بحرانهای منطقهای و جهانی چه اثری بر اقتصاد دارد، گفت: بحث جنگ و تنش و درگیریها در منطقه و جهان میتواند هم در بحث تقاضا و هم در بحث عرضه اثرگذار باشد. در واقع یکی از عوامل مهمی که در تقاضا اثر میگذارد، همین بحرانها و جنگهاست. البته تأثیر آن در بحث عرضه هم وجود دارد. پس هر چیزی که منجر به درگیری و تنش شود، اقتصاد را از دو جهت عرضه و تقاضا تحت تأثیر قرار میدهد. بطور کلی، تنشها بر روند تولید، درآمد و سرمایهگذاری و سایر مؤلفهها اثرگذار است؛ مانند جنگ اوکراین و افزایش قیمت جهانی طلا که در نتیجه تشدید درگیریهای بینالمللی و سایر موارد رخ داد. معتقدم هرچقدر اقتصاد به ثبات برسد و گسترش پیدا کند، ما هم شاهد رفتارها و انتظارات تورمی عقلایی خواهیم بود که عملاً تولید و شکوفایی را به همراه دارد.
وی به پیمانهای بریکس و شانگهای و نقش آنها در اقتصاد ایران اشاره کرد و افزود: معتقدم در بحث پیمانهای بریکس و شانگهای باید دید که آیا مزیتهای نسبی در امر تولید هم مورد توجه ماست یا نه؟ درست است که بحث استفاده از پیمانهای پولی و بازارهای دیگر و توسعه بازارهای بینالمللی میتواند بسیار تأثیرگذار باشد، اما ابتدا باید تکلیف خودمان را با خودمان روشن کنیم و ببینیم در چه بخشهایی مزیت نسبی داریم و به دنبال توسعه و رونق آن بخشها باشیم. در نتیجه باید از آن طریق در بحث افزایش ظرفیت تولید و رشد اقتصادی اقدام کنیم، هرچند که استفاده از ظرفیت بریکس، اوراسیا و پیمان های پولی دیگر هم میتواند بسیار تأثیرگذار باشد.
نظر شما